روزگارتلخ4

[cb:blog_title]

♥امپراتور تنیــــس♥

روزگارتلخ4

یک شنبه 8 آذر 1394

18:11

نویسنده : Isabel :)

تعداد ارتش دشمن خیلی بیشتر از ما بود به هر بدبختی که شد شکستشون دادیم

همه کمر راست کردیم 

به دوروورم نگاه کردم هیچ یک از سربازای ما زنده نبودن

این وحشت ناکه فقط دوربرم یه مشت دختر وپسر بود من دخترا رومیشناختم اما پسرا نه!!!!!

چه قیافه هایی دارن یکی شون کچل بود یکی فیس فیس میکرد یکی دراز بود یکی کوتوله بود یکی ....

اه حالم بد شد

وای اونا از دوباره حمله میکنن ما باید دفاع کنیم از جان ومال مردم

بدو کردم به سمت اتاقمون دیدم ابجی هام هم هستن

رایا:میخوای تناتنا بجنگی؟؟؟؟؟؟؟؟

مرلیا:هوی نامردا چقدر تندبدومیکنید منم زره میخوام

هما:من بهت میدم

یه هو 

اوشین ولموسی وکاملیا ودالنیا وهاجین:ماهم میخوایم

تری:هما خودت جوابشون روبده

هما:لعنت برزبانی که بی موقع واشه

رویا:خخخخخخخخخخخخخ برای یه بار توزندگیم باهات موافقم

هما:باشه دنبالم بیاید

همه ی ما زره پوشیدیم باید بریم با پدرمون خداحافظی کنیم

رفتیم وارد تالار شدیم دیدم پدر به وزیر میگه که تسلیم شیم

مگه من میزارم ؟؟؟؟؟؟؟؟

ما همه رفتیم تو 

پدر:اینجا چی کار میکنید؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟شما چرا؟؟؟؟

تیفانی:پدر بزار از کشورمون دفاع کنیم!!!!!!!!

ارمی:ان وضیفه ی ماست

پدر:اما فرزندانم شما.....؟؟؟؟؟

ما همه باهم:پدر!!!!!!!!

پدر دوساعت فکر کرد بعد

گفت:با فتخار بجنگید

ما اومدیم بیرون

دهنامون واموند!!!!!!!!همه ی میهمانای ما اماده برای جنگ بودن

رایا:شما میتونید به اتاقتون برید

یکی از اونا که قدبلند داشت وموهاش به گمونم زیتونی بود:این بی احترامی شامل ماهم میشه

ما کشور های متحدی هستیم پس باید برای دفاع از کشور هامون بجنگیم

خوب ما دیگه حرفی نداریم جز باشه ماتسلیم بعضی از برادرا داشتن با خواهرشون دعوا میکردن که برگردن ولی...

مرلیا:چییییییییییی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ امکان نداره من برم تواینجا باشی؟؟؟؟؟؟

هایجین به داداش میگفت:امکان نداره تومیخوای برگرد

همه شون همین جوری بودن

ماکاجی:ژنرال گفت که بیشتر از 500تا سرباز نمیتونه بده

امولی:پدر منم گفت که اشراف فقط میتونن 500تا جور کنن

ایکا:حالشون خوبه؟؟؟؟؟؟؟؟ارتش دشمن بیش از 100هزار نفره!!!!!!!!ووسعتش به اندازه ی تمام کشور های ما واونا نیروی اهریمنی دارن!!!

ماکاجی:بعله!!!!!!!!

یکی از شاهزاده های پسر:ما میتونیم از کشور های خودمون سرباز بیاریم وبه داوتلبین اموزش بدیم

فکر خوبیه 

سایو:فردا دست به کار میشیم

تا صبح فکر میکردم

صبح زود رفتم به استبل ودورنادو رو نگاه میکردم(اسب من اسمش دورنادو است)باهاش حرف ردم اون اسب باهوشیه

رفتم بیرون بزرگان تصمیم گرفتن که ما بیرون از پایتخت در دشت جدال اردو برگزار کنیم

ما هم سوار بر اسب های تازه نفس به اونجا رفتیم نمیدونم اسم این شاهزاده های پسر روبلدم یا نه؟؟؟؟؟؟

یه کیشون مثل هیزی منو نگاه میکرد

قبلا تو شهر اعلامیه باری اموزش افراد زدیم

از کشور های همسایه حدود یه چندیدن هزارتایی سرباز میاد

ما به اردوگاه رسیدیم

اونجا کلبه های چوبی بود 

ما تا از اسب پایین اومدیم شاهد تعداد زیاد مردها وزنان داوطلب بودیم

همه تصمیم گرفتیم به اونا اموزش بدیم

بعضی هامون نیزه اندازی بعضی ها شمشیر زنی و....یاد میدادن

اصلا غذا به مقدار کافی نداشتیم به خاطرقحطی این وضع بود

اما سوختیم وساختیم چون یه هدف مشترک داشتیم

سه ماه گذشت ارتش ما بسیار قوی بود اماده برای جنگ اما من مطمعن نیستم که پیروز شیم

هما:اینقدرناراحت نباش ما موفق میشیم

روز موعود فرا رسید ما اماده شدیم به سمت توران حرکت کردیم

شب شده بود ما در دور قلعه ی مرزی اونجا کمین کردیم

برنامه این بود که به داخل قلعه نفوذ کنیم من فرمانده ی گردان ده بودم ما کل قلعه رومحاصره کردیم

اروم به سمت قلعه پیش رفتیم

که ناگهان

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

بارونی از اتش به سر ما نازل شد

همه ی نقشه هامون نابود شد

 

 

 

-هههههههههههههههه وااااااااااای

این قسمت تموم شد قسمت بعدی 50تا نظر میخوام

از ان قسمت به بعد تازه رمان شروع میشه خانوم ها


نظرات شما عزیزان:

رویا
ساعت18:42---12 آذر 1394
[وب سایت] - [ایمیل]
جییییییییییییییییییییییییییییی یییییییییییغ
عاااااااااااااااااااااالی وااااااااااااااااای@} ;-
پاسخ:باباجییییییییییییییییییییییییییغ نزن جان مادرت


رایاتزوکا
ساعت10:41---11 آذر 1394
باران اتش جلل خالق
معرکه بود خسته نباشی اجی
خخخخخخخخخخخخخخ اره مرسی اجی جونم


هما
ساعت10:27---11 آذر 1394
یعنی چی ؟؟؟؟؟
چطو و برا چی برم توخمماری
خخخخخخخ واسه وب باشه که خبر داشتم
پاسخ:منم نمیدونم


هما
ساعت20:41---10 آذر 1394
آره اینقد که شما حرف زدین شیر جنگلم فهمید باو
از تو لینکات خواستم برم نشد
پاسخ:خخخخخخخخخخخ واقعا خوب از وب ارمیتا برو منم اونو درست میکنم


فاطمه اایچیزن
ساعت20:34---10 آذر 1394
ههه هما نری تو خماری؟؟؟
موضوع چیه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟


فاطمه اایچیزن
ساعت20:29---10 آذر 1394
خخخ 28 تا تازه شد نظراتم
پاسخ:ووی فرادا صبح من نظر زیاذ دادم ولی چزا نیومد شمردم نظراتم بیشتر شد


هما
ساعت20:26---10 آذر 1394
هستم حال ندارم شرمنده
اه اه از پشت کامپیوتر یه ساعت نشده به زور بلندم کردن
خخخخخخخخخخخ راستی میدونی مرلیا وب داره


فاطمه اایچیزن
ساعت20:23---10 آذر 1394
شده 4 صبح بیدار میشم که ادامه رو بزاری
فکر کنم نظراتت کامل شد برو بصر


فاطمه اایچیزن
ساعت20:21---10 آذر 1394
توروخدا فاطی الان بزار
پاسخ:عزیزم درکم کن مامیم میگه بگیرم بخوابم خخخ


فاطمه اایچیزن
ساعت20:20---10 آذر 1394
ججججججججججیغ قسمت پنجم
پاسخ:بصبر جون هیکارو


فاطمه اایچیزن
ساعت20:18---10 آذر 1394
گفته بودم من یه کاری رو بخوام عملی کنم میکنم حتی اگه زیر کوه هم شده باشه
پاسخ:منم دارم وب تو نظر میدم


فاطمه اایچیزن
ساعت20:15---10 آذر 1394
[وب سایت]
10 هووورااا پنجاه تا شد
فردا میزارم


فاطمه اایچیزن
ساعت20:15---10 آذر 1394
[وب سایت]
9
پاسخ:فدایی داری


فاطمه اایچیزن
ساعت20:14---10 آذر 1394
[وب سایت]
8
پاسخ:وای ممنونم فاطی بازم غیرت تو


فاطمه اایچیزن
ساعت20:14---10 آذر 1394
[وب سایت]
7
پاسخ:چه سرعتی داری


فاطمه اایچیزن
ساعت20:13---10 آذر 1394
[وب سایت]
6
پاسخ:تشکر


فاطمه اایچیزن
ساعت20:13---10 آذر 1394
[وب سایت]
5
پاسخ:مرسی


فاطمه اایچیزن
ساعت20:13---10 آذر 1394
[وب سایت]
4
وای فاطی جونم


فاطمه اایچیزن
ساعت20:12---10 آذر 1394
[وب سایت]
3
پاسخ:فدات


فاطمه اایچیزن
ساعت20:12---10 آذر 1394
[وب سایت]
2
مرسی


فاطمه اایچیزن
ساعت20:11---10 آذر 1394
[وب سایت]
1
پاسخ:وووی


هایجین
ساعت20:09---10 آذر 1394
من فک می کردم که دیدی.خخخخخخ.
پاسخ:نه ندیدم


هایجین
ساعت20:04---10 آذر 1394
داخل فصل دومش نشون میده.حتی ازدواجشون رو هم ندیدی؟؟
پاسخ:نههههههههههههههههه من اصلا وقت نمیکنم تازه الان عاشقان شیطانی خون بیشتر قسمت هفتمش رو دیدم
پاسخ:همااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا کوشی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟


هایجین
ساعت20:00---10 آذر 1394
زمانی که همشون بزرگ میشن و بچه ی آواتار و کاتارا بزرگ شده و خود همون آواتار کورا میشه.تازه بچشون دختره.از قبیله ی آب هم هست .ینی خودش نیروی آب رو‌داره و فقط آتیش و خاک و باد رو باید یاد بگیره.وقتی که کورا آواتار میشه پدرش یا همون آنگ می میره.اینهیه تو واقعا آواتار کورا رو ندیدی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
پاسخ:نهههههههههههههههههههههههه من اصلا ازدواجشون رو ندیدم


فاطمه اایچیزن
ساعت19:21---10 آذر 1394
خخ من اواتار رو خیلی کم دیدم فقط تو اواتار از زوکو خوشم میاد ولی انیمه هایی مثل شوگوچارا بعد همین قهرمانان تنیس خودمون دیه عاشقان شیطانی بعد کلوپ مهمانداری دبیرستان اوران (عاشقشم) ولی از همه بیشتر از کلوپ مهمانداری دبیرستان اوران رو خوشم میاد خندس فقط
پاسخ:من اواتار رو فصل اولش رو دیدم از ازلا خوشم میاد وعموی زوکو خیلی باحاله خخخخ


فاطمه اایچیزن
ساعت18:59---10 آذر 1394
[وب سایت]
عاااااااااالی اینهی ما امروز معلم نداشتیم بسووووزید خخ
در عوض من نماینده کلاسم من کارا باید میکردم زنگ ریاضی یکی جیکش در میومد میوردمش دم در ناظممون هم مینداختش حیاط
پاسخ:خخخخخخخخخخخخ خوش به حالت


سویودو جیمی
ساعت18:20---10 آذر 1394
[وب سایت]
سلام آپ کردم ^^
پاسخ:سلام!!!!!!!^-^


هایجین
ساعت18:02---10 آذر 1394
من آواتار کورو ٬را هم دیدم.خیلی خوشمله.عالیه.
پاسخ:کدوم؟؟؟؟؟؟؟؟؟


هما
ساعت17:22---10 آذر 1394
منم آواتار رو دو سال پیش دیدم تو آپارات با زیر نویس بدون سانسور خخخخخخخخ
پاسخ:من تو کامپیوترم دارم دوبله البته یه دوسالی میشه که اصلا سر نمیزنم


Tifani Fuji
ساعت15:30---10 آذر 1394
واوووووو آجییییی عالیهتو عالی نیستی بلکه محشرییییییییییییییییییییی
پاسخ:ووی ترسیدم اجی


ثریا کاباجی
ساعت13:38---10 آذر 1394
مرکه بود عجیجم
پاسخ:ملسی عجیجم


دانلیا
ساعت13:37---10 آذر 1394
خواهش عالیبود قسمت بعد
پاسخ:تکمیل نظرات عزیزم


لموسی
ساعت13:35---10 آذر 1394
عالی بود عزیزم
پاسخ:ممنون عزیزم


امولی
ساعت13:33---10 آذر 1394
اجی فکر کنم تو قسمت هفتم باشه که اسمش هزارتوی عاشقان هست بعضی از کلمات کپ اونه
پاسخ:نمیدونم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟من اواتار رو چند سال پیش دیدم اصلا یادم نیست


امولی
ساعت15:06---9 آذر 1394
عزیزم یکم از رمانتو شبیه یکی از قسمت های اواتار نوشتی ولی عالیبودد
پاسخ:اواتار؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ کجاش توضیح بده؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!


كامليا
ساعت9:56---9 آذر 1394
[وب سایت]
عالييييييييييييييى بود
فوق العاده بود
بى نظير بود
حرف نداشت

پاسخ:وای عزیزم ممنون


هایجین
ساعت22:47---8 آذر 1394
[وب سایت]
اینهیه ٬ اینهیه ٬ اینهیه ٬اینهیه واقعا عالی بود.حرف نداشت.بی نظیر بود.
این قسمت رو خیلی دوست داشتم.بی صبرانه منتظر قسمت بعد ی هستم.
لااااااااااااااااااااااااااا اااااااااااااااااااااااااااااا یک واسه اینهیه جونم.


پاسخ:نرسی عزیزم


نانکو
ساعت22:22---8 آذر 1394
[وب سایت] - [ایمیل]
من عنصر وجودم آتیشه.پس! ای باران آتش به دستور من بر سر گردان ده نازل نشوی.
خخخخخخخخخخخخخ.
پاسخ:بران اتیش منظور تیر های اتیشنه


سایو فوجی(اصلی)
ساعت22:15---8 آذر 1394
[وب سایت]
ععععععععااااااااالللللیییییییی
پاسخ: این طوری ها که میگی نیست زیاد خوب نبود


a r m i t a # v a m p i e r
ساعت20:42---8 آذر 1394
[وب سایت]
پس منم شدم بچه بد ها
پاسخ:خخخخخخخخخخخخخخخ نه عزیز


هما
ساعت19:04---8 آذر 1394
وای نه تو هم زمان بندی شدی
پاسخ:بلییییییییییییییییییییییییییی


هما
ساعت19:03---8 آذر 1394
آقا نگا این مرگه الانیا نباشه ها نزدیکای آخر
پاسخ:باشه


هما
ساعت19:03---8 آذر 1394
ببخشید آجی

پاسخ:واسه چی عزیزم


نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:










آخرینویرایش:



جدیدتر 1 2 3 4 5 قدیمی تر




POWERED BY MIHAN BLOG.COM
پستالکترونیک
تماسباما

هر چی بخوای هست

چیه رفیق تیپامون نمیخوره به هم نه؟؟؟ انگار که یه جورایی شما اشراف زاده ای ما گدا زاده؟؟؟ نه عزیزم یه سری چیزا شماها داشتین ما نداشتیم ما وام داشتیم شما نداشتین ، شما وان داشتین ما نداشتیم ما با دست تو مدرسه آب میخوردیم ، لیوان داشتین ما نداشتیم بازیمون تیله و تشتک بود، مال شما اسکی تو شمشک بود ما رو کهنه بمون میبستن، مال شما خوشگل پوشک بوددیدی داری دیدی داری داری دیدی داری داری ... مام بام باوحرف ما دری وری بعد حرف، بیخود یه دست کتک بود شما ناز بودی الهی، فحشتون گوله نمک بودآرزوم توپ هفت سنگی بود، عشقت تلوزیون رنگی بود خواب من شبا مداد سیاه، خواب تو مداد رنگی بودما تو رویا خونه ساخیتم، حقیقتو دور انداختیم شما نجنگیدینو بردین، ما جنگیدیمو باختیم ما غم داشتیم شما نداشتین ، پول کم داشتیم شما نداشتین شما آهی نداشتین، ما جز آه راهی نداشتیم دیدی داری دیدی داری داری دیدی داری داری ... مام بام باوشما آآآه ما نداشتیم، هه هه خب نداشتیم شما زنده حالشو میبردین، ما فیلمشم حتی نداشتیم لباس شما خارجی نو از اون مارک دارا لباس ما خارجی کهنه، ااااه تاناکورادیدی داری دیدی داری داری دیدی داری داری ... مام بام باورفیق اینا همه اجباری بود، از اونا که توش دست نداری بود خوب و بدش به من گذشت و رفت، برام شکل یادگاری بودولی امروز دست خودمه، حال منو تو فرق داره یه نمه یه چیزی تو زندگی ما بود، فک نکنم پیش شما بودشورُ حال داشتیم شما نداشتین ، انگار بال داشتیم شما نداشتین این بار ما داشتیم شما نداشتین، دااااااااااشتین؟ نداشتین ____________________$$$$$$$ _____________________$$$$$$$$$$ __________________$$$$$$$_$$$$$$ _________$$$$$$$$$$$$$$$$$__$$$$ _____$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$__$$$$ ____$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$ ___$$$_$$_$$$$$$$$$$$$$$$$_$$$$$ __$$$$$_$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$ __$$$_$$_$$$$$$$$___$$$$$$_$$$ __$$$_$$_$$$$$$$$_____$$___$$$ _$$$$$_$$$$$$$$$$$__________$$ _$$$_$$_$$$$$$$$$$ _$$$_$$_$$$$$$$$$$ _$$$_$$_$$$$$$$$$$$ $_$$$$$$__$$$$$$$$$ $_$$$$$$___$$$$$$$$ _$$$$$$$$$__$$$$$$$ $_$$$$$$$$___$$$$$$ $$_$$$$$$$$___$$$$$ $$$_$$$$$$$$__$$$$$$ _$$$_$$$$$$$$$_$$$$$ $$$$$ __$$$$$$$$_$$$$ $$$$$$$ __$$$$$$$$$__$ $_$_$$$$$__$$$$$$$$$_$$$$ $$$__$$$$$__$$_$$$$$$$_$$$$ $$$$$$_$$__$$$$$$$$$$$$$$$ _$$$$$$$__$$$$$$$$$$$$$$$$ __$$$$$__$$$$$$$$$$$$$$$$$$ $__$$$__$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$ $____$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$ $____$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$ $__________$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$ $____________$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$ $______________$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$ $_______________$$$$$$$$$$$$$$$$$$ $_______________$$$$$$$$$$$$$$$$$$ $____________$$$$$$$$$$$$$$$$$$$ __________$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$ _$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$ $_$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$ $__$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$ $__$$$$$$$$$$$$$____$$$$$$$$$$ _$$$__$$_$$________$$$$$$$$$$$ _$$$_$$_____________$$$$$$$$$$ _$$_$$______________$$$$$$$$$$ _$$$$________________$$$$$$$$$$ _$$$$________________$$$$$$$$$$ __$$$_________________$$$$$$$$$ $_____________________$$$$$$$$$ $____________________$$$$$$$$$$ $____________________$$$$$$$$$$ $____________________$$$$$$$$$__$$$$$ $___________________$$$$$$$$$$$$$$$$$$ $____________________$$$$$__$$

вαяcнαѕвѕ

نظر بده! تبریک ها!!!!!!! نظر موخااااااااااااااااااام! جرئت داری نظر نده!میکشمت!

Aυтнσяѕ

Isabel :)()

Aяcнινєѕ

مرداد 1397
مرداد 1395
تير 1395
خرداد 1395
ارديبهشت 1395
فروردين 1395
اسفند 1394
بهمن 1394
دی 1394
آذر 1394
آبان 1394
مهر 1394
همه آرشیوها

Mу Fяιєη∂ѕ

ابزار وبلاگ
خرید لایسنس نود32
پرفسور سوها استار
وب جدیدم
وب قفنوس ارزوها
وب سایو ژونم
وب کیانا جان
ارشیو98
وب جدید ماشایا جان
وب هانی جان
وب ابجی مَرضیم
وب ملینا جان
وب عارفه جان
وب ناهید ژونم
وب ارمی جون
وب رایا جون
وی روشنا
روز نوشته های پر طلا
دخمل خاص
وب مرلی جونم
وب ناهید ژونم
یادم باشی خودم
کدهام مرضی
رمان های دوستان
وب ماشایا جونم
وب یون جون
وب ریما جونم (رمان های ریما و ریوما)
وب هاجین جونم
وب ریما جون
وب دلیا جون
دانلود اهنگ ترکیه
Marسئو رایگان free seo
وب سارا جان
وب جدید اجیم
لی مین هو بازیگر کره ای
وب مدرسه ام برید تورو خدا
وب ساوو جون
وب ریواس جان
وب مریم جان
وب سودویو جان
وب میساکی جان
وب سولیمازجان
وب میوپ جون
وب انیسا جوونم
وب مهتاب جان
وب اتنا جون
وب ایانا جونم
وب ملیکا جونم
وب مرضیه جان
وب یک خورجین خندم
وب عاشقان شیطانیم
وب ریونا(ریوما)جونم
وب دلنوشته های ما
وب سوم سایو ومیساکو جونم
وب نازاکا جونم
وب دانستنی های ماشایا جونم
وب دوم ابجیم تیفانی
وب ابحیم مرضیه
وب دخترونه سایو جونم
وب مرلیا یاهمون فاطی جونم
وب دوم سایوری کیکوماروجونم
وب هایجین جونم
وب سایشا جونم
وب یاصاحب زمان منو هما جونم
وب کریستاارگار جونم
وب تیارانا جونم
یوکوجونم
وب ریونا جون!
میساکو جان
میوسا جونم
الینا جون
رویاجون
(the prince of tennis) سایوری کیکوماروجونم
سونیا جون
وب ابجیه گلم تیفانی جون
وب سحر جون
علم اموز
رمان های ترسا جون
فاطی جون
وب خوشمل لیندا جون
وب لوشی جون
وب ناز رایاجون
وب ایکا جون
وب خوشمل سایو جون
وب قشنگ ارمیتا جون
غذا ریز تایمری اکواریوم

همه لینکها

Lιηкѕ

سونامی چت
اصفهان چت
وی چت
حمل ارسال خرید ماینر از چین
حمل و نقل هوایی چین
پایه گردان چرخشی خورشیدی
یکانسر
آی کیو مگ
ریحون مگ
همه لینکها ارسال لینک

Aятιcℓєѕ

بعد مــدت ها...
رقص مرگ6
عکس شخصیت های اصلی رمان رقص مرگ
رقص مرگ5
بی وفا 16
رفقام
بی وفا 15
رقص مرگ4
سرنوشت بدنوشت پارت 1
بی وفا14
تفلد مرلی
رقص مرگ 3
باز سوتییییییییییی
......
بی وفا 13
رقص مرگ 2
رقص مرگ قسمت 1
رمان رقص مرگ
شرمنده
روزگار تلخ10
بی وفا قسمت 12
خلاصه قسمت ها بی وفا
بی وفا قسمت 11
بی وفا قسمت10
بی وفا قسمت 9
روزگار تلخ 9
تولد دوقلوها
تنها خاطره(بخش دوم)
تنها خاطره(بخش اول)
ترسناک ترین داستان دنیا
منو عشق در دوراهی
تولد الینا
جاوی عشق44(قسمت پایانی)
جادوی عشق 43
روزگارتلخ8
بیوگرافی(درخواستی)
جادوی عشق 42
جادوی عشق 41
جادوی عشق 40
جادوی عشق39
روزگارتلخ7
دیونم؟
جادوی عشق38
عشق تلخ
جادوی عشق 37
جادوی عشق36
جادوی عشق35
سلام به شما وبگردای عزیز
پرسش

<-PollName->

<-PollItems->



مبدل قالب میهن بلاگ به بلاگفا

هدایت به بالا

كد هدایت به بالا