جادوی عشق 13
جمعه 8 آبان 1394
6:57پام لیزخورد و...
دستم روبه سمت درخت گرفتم اما درخت نبود
ولی به هر حال خودم رو کشیدم بالا واون چیزی که دستم بود کشیده شدپایین
یاخدا اینکه شیرایشیه !!!!!!!!!واون چیزی که گرفته بودم شلوار شیرایشیه!!!!!!!
شیرایشی :چی کار کردی ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
خخخخخخخخخخخخخخخخخخ باورتون نمیشه لباش زیر شیرایشی ابی فیروزه ای بود باگل های صورتی من که خودم رو انداختم رو زمین وشروع کردم به خندیدن
شیرایشی شلوارش روکشید بالا وگفت:د نخند دیگه!!!
-خخخخخخخخ باشه !!!!!!!!
بعد با پررویی تمام اومد کنارم دراز کشید
شیرایشی:ستاره ها خوشگلن نهههههههههههههههههه؟؟؟؟؟؟
-چی میگی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟اسمون که پراز ابره!!!!!!!!!!!!!
شیراشی:خ ...خو....خوب منظورم ستاره های جای خونه ی خودمه! اونجا ندیدی ستاره داره دونه اینقدر
بعد دستاش رو گرد کرد
-پسره ی خل وچل همه جا اسمون یه رنگه
شیرایشی:نگوووووووووووووووووووووووو!!!
-چی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
شیرایشی:خل چل به من بعدا پشیمون میشی!!!!
-نه امکان نداره!!!!!!
شیرایشی:یه چیزی ازت بپرسم؟؟؟؟؟؟
-نهههههههههههههههههههه
شیرایشی:بپرسم؟دیگه؟؟؟؟؟
-خوب بپرس!!!!
شیرایشیی یه اهم اهم کرد وگفت:اگه یه وقتی از درخواست ازدواج کنم چی کار میکنی؟؟؟؟
_
من با اعصبانیت یکی زدم روبازوش :توخیلی بی خود میکنی اگه از دوباره این گ
که جلوی دهنم روگرفت:خونت روکثیف نکن!!!!!!!!!!
-دهن من رو باز نکن !!!!!
شیرایشی:نه واقعا اگه ازت خاستگاری کنم چی کار میکنی؟؟؟؟
دیگه بلند شدم کفشم رو در اورد :نه مثل اینکه زبون ادم ایزاد حالیت نمیشه الان لهت میکنم!
شیرایشی بلندشد وباسرعت نور بدوکرد منم دنبالش
{الینا}
همش میخواستم از نظر تاکشی پنهان باشم که یه وقت من رو نبینه باز ازم جواب بخواد!
همین جوری که عقب کایی راه میرفتم یه هو احساس کردم یکی از پشت بغلم کرده
-تاکشی!!!!!!!!!!!!؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
تاکشی:داشتی کجا میرفتی عشقم؟؟؟؟
-ولم کن هیچ جا!!!!!!!!!
تاکشی:اما توهنوز جواب من روندادی!!!!!!!!!!
-کدوم جواب؟؟؟؟؟؟؟؟؟
تاکشی:یعنی تو یادت نمیاد؟؟؟؟
-خخخخخخخخخخخخ چرا یادم میاد فقط خواستم اذیتتت کنم!
تاکشی:دخمل بد حالا جوابت چیه؟؟؟
-یک درصد فکر کن منفیه!!!!!
تاکشی یه هو بی حال شد روزمین افتاد:نگووووووووووووووووووووووووووووووووو!!!!!!!!
-ای با با بلند شو مرد گنده
بلندش کردم!
تاکشی:ج....ج...جوا......
-مثبته!!!!!!!
یک هو تاکشی شروع کرد این دیونه ها خندیدن
-نخند الان بقیه میرن سرمون!
تاکشیکتونمیدونی من به ارزوم رسیدم خخخخخخخخخخخخخخخ هههههههههههههههههه
{هما}
من ولوشی نشسته بودیم رو مبل داشتیم از بقیه حرف میزدیم
لوشی:اره ایکارو دیدی چه جوری مظلوم شده
یک هو ایکا دستش رو مشت کرد ورو کله ی لوشی گذاشت:غیبت غیبت اونم غیبت من!!!!!!!!!!!
لوشی:ن........نه
ایکا:دروغ نگو من کجام مظلومه ؟؟؟؟؟؟؟؟؟
لوشی:مظلوم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟من کی همچین حرفی زدم؟؟؟؟؟
ایکا :حرف مفت نزن که یه هو اینهیه از راه رسید ودست ایکارو بالا گرفت
ایکا:اینهی چی کار میکنی ؟؟؟
اینهیه:بچه ها چشم دلتون روشن ایکا جان نامزد کرده!!!!!!!!!!
سیچی:از جاش بلندشد اومد سمت ما
ارمیتا:حالا موضوع به این مهمی رو از ما پنهان میکنی؟؟؟؟
رایا:دختره ی......
سیچی:شما هیچی نمیدونید!!!!!
رویا:دیگه چی باید بدونیم؟؟؟؟
سایو:اینهی دیدیم حالا دست ایکا روول کن که از حال رفت
سیچی رفت سمت ایکا واون رو بلند کردوکنار خودش نگه داشت:من وایکا نامزد کردیم!!!!!!!!!
همه جا سکوت شد
سانادا:اقا مبارکههههههههههههههههههههههههه!!!!!!!
بعد همه شروع کردن دس زدن وجیغ کشیدن
-دیدی که این ایکا اب زیر کا چه چیزی رو از ما پنهان کرده!
ایکا:هوی هوی من تازه فقط یک ساعته که نامزد کردم
فاطی:کسی دیگه ای هم اگه نامزد کرده خواهش میکنم بگه تا اینکه لو نرفته
همه به هم نیگاه کردیم
غامولی:وا چه حرفا!!!!!!!
ثریا:اعتراف کنید!!!!!!!!
رایا:اول خودتون اعتراف کنید
امولی وثریا دست شون رو جلوخودشون گرفتن :مااااااااااااااااااااااااااااااااااااا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
ترسا:پ ن پ من!!!!!!
امولی:شوخی بامزه ای بود !
رویا:مگه ما با شما شوخی داریم؟؟؟؟
امولی :من نامزد نکردم اما..............
ثریا:ولی من نامزد کردم
همه:
کاباجی اومد دست ثریا روگرفت وگفت:ما دوتا با هم نامزد کردیم
لوشی:بهم میاین !!!!
-ایشالا به پای هم پیر شید خخخخخخخخخخخخ
فاطی:امولی جان!!!!!!!!!!!!!!!!
ارمیتا:ماتو رو فراموش نکردیم!
امولی:به وقتش!
الینا بامومو سر رسیدن
الینا:اینجا چه خبره؟؟؟؟؟؟
اینهیه:عروسی قمرههههههههههههههه!!!
مومو:بیمزه!!!!!!!!!!
لوشی:هوی هوی کسی حق نداره با اینهیه من این جوری حرف بزنه!
مومو:خیلی عذر میخوام!
رویا:شما دوتا هم باید اعتراف کنید
الینا:به چی؟؟؟؟
ارمیتا:خودت رو به اون راه نزن!
سایو:این ما نمیدونیم
رایا:زود باش ما منتظریم!
مومو:نمیدونم از چی حرف میزنید
بعد باکمال خون سردی دست الینا رو گرفت ورفت بیرون
-این دوتا از دست رفتن!
لوشی:موافقم!
{رویا}
ای خدا ما چه دوستای باحالی داریم
خدایا توافرینده ی خرسی از اینکه
یه هو یه صدایی اومد:رویا رو به من دادی مرسی
وا اینکه عجق من ریوما بود
خوب امید وارم خوشتون اومده باشه قسمت بعدی رو سعی میکنم خیلی خیلی زود بزارم به خاطر
جبران اینکه منتظر بودید
حرام باشه برای کسی که بخونه ونظر نده اون دنیا جلوی راهش رو میگیرم
خوب فعلا
نظرات شما عزیزان:
فوجی عشقه منه _ هوی فوجی منم بعد سایو دوس دختر دومت !:)
پاسخ:خخخخخ رمان تموم شد رفت
پاسخ:خیلی ممنونم ببخشید شما تازه اومدید؟اگه اینجوریه که خیلی خوش اومدید
ببخشید نبودم
ماشالا دارن پشت سر هم امتحان میگیرن
پاسخ:اره دیگه
پاسخ:ممنون گلم
پاسخ:باشه
پاسخ:خخخخخخخخخخخ لوشیه دیگه راستی مبارک باشه نامزدیت تون ان شاالله به پای هم پیر شید
راستی قالب جدید مبارک
پاسخ:ممنون
میشه اون جون تهشو برداری بد جور رو مخمه ببخشید
واسه چی؟؟؟؟؟؟؟ ولی برمیدارم
اوخ اوخ لو رفتن حقشون بود
عالی بود
خوش حالم که کامپیوترت درست شده
پاسخ:خخخ ممنون هما
لورفتن آخییییی
مرسیییییییی عالیییی بود
پاسخ:اره خودشون بروز نمیدن
فامیل;کیکومارو
خانواده;مادر.پدر.برادر بزرگتر ایجی
رنگ مورد علاقه;مشکی
رنگ چشم;عسلی
رنگ مو;قهوه ای
درس مورد علاقه;هنر
درسی که توش ضعیفم;هیچی
داخل باشگاه تنیس نیستم توباشگاه کنگفو هستم ولی بخاطر داداشم بیشتر موقع اونجا هستم
داخل اسکیت بازی حرفه ای هستم
داداشمو خیلی دوست دارم
پدرم رئیس یک اداره ی بزرگه
عاشق کتابهای طراحی هستم
وقتی میخام پیش برادرم بیام با اسکیت میام برادرم واسه من غیرتی میشه
وتمومرمانتم عالی بود
پاسخ:وای چه باحال حالا خواهرشوهرمنم شدی
پاسخ:اره بزو بخون
پاسخ:چشم
سلام حالتون خوبه
من علیرضام منم گلستانیم<
خوشحالم یک هم استانی اینجا پیدا کردم
منم عاشق فیلمایی ک تو نگاه میکنی هستم
عاشقونه مثل کره ای و هندی
ومذهبی داستانی
تو چت پی ام دادم ولی جواب ندادین اومدم وبتون ببخشید
خوشحال میشم باهم اشناشیم بیای وبم
یاعلی
اینهیه:علیک سلام
ببخشید اما یه چیزی من وناراحت کرد از وجود شما اینکه من اصلا دوست ندارم باشما اشنا شم ودرضمن من به کسی که تازه شناختمش تو نمیگم بعد خیلی ها فیلم های مذهبی
وعاشقونه دوست دارن وبه وبتون هم میام
پاسخ:خیلی ممنون
پاسخ:اومدم با کل ولی زود جواب بدی ها
اصن نیا دیگه من باهات قهرم
پاسخ:باشه اومدم ولی قهر نکن باشه ال جون
یع بار دیگه بیا ولی زود نرو
خخخخخخخخخخ اومدم
شرمنده سامانم یه کم قاطی داره بعضی وقتا قطع میشه یه هو
اگه میخوای الان بیا
پاسخ:اره اومدم باکله
پاسخ:اره عزیزم
آخرینویرایش: