جادوی عشق2
جمعه 10 مهر 1394
17:14شیرایشی:یک جوری برات سوسک بگیرم که مرغ های اسمون به حالت تخم کنن تزوکا!
شیرایشی:تکون نخور الان میگیرمت سوسک بیشعور
بعدخودش رو پرت کرد رو تزوکاو هردوشون نقش زمین شدن اما بازم این سوسک گرفته نشد
تزوکا:زودباش هیکلتواز رو من جمع کن
شیرایشی:باشه هرس نخور
یه هو در کلاس وا شد این کی بود اوا اینکه ارمیه !
ارمی:بچه ها چرا این جا این شکلیه؟
لوشی:علیک سلام خانم!
ارمی :اتوبه!اون سوسک بیریخت چیه رو لباست؟دوست جدیدته؟؟؟
اتوبه:سوسک!
فاطی:اره اوناهاش !
اتوبه:لوشی ابجی!بیا این سوسک رو بگیر اتوبه فدات شه!
لوشی :به من چه زود با اون سوسک از کلاس برو بیرون
اتوبه:چرا از کلاس
ترسا:چون ما از سوسک ها خوشمون نمیاد زود باش لطفا!
بعدفاطی پرتش کرد بیرون
ارمی:خدا شفا بده!
هیکارو:اره واقعا
ارمی :هیکارووو!
یه هو تق تق (صدای درکلاس)
هما:یاخدا یعنی معلمه؟؟
ایکا:زبونت رو گاز بگیر دختر!
اوا اینکه اتوبه س میخاست مارو زهره ترک کنه الان حسابشو میرسیم بعد رایا کفششو در اورد
رایا:مارو میخوای اذیت کنی بیا!
خوب خلاسه حسابی تنبیح شد
{توباشگاه بعدازتمرینات اینهیه}
مربی:زوداین جاجمع شید
مربی:خوب چند وقته دیگه مسا بقات شروع میشه و شما باید خوب اماده بشید
الینا:خدابه همون رحم کنه!
سایو:حتما میخوان تمرینات رو خیلی سخت کنن
مربی:ماتصمیم گرفتیم کاپتان هردوتیم روبه مدت دو هفته بفرستیم المان برای تمرینات مخصوص!ویک نفر هم به عنوان جانشین کاپتان ها این
مسولیت رو میپزیره
رویا:اخ جون از تنبیهات رایا برای یک هفته راحت میشیم
هما:اما من این جوری فکر نمیکنم رویا!
سایو :نفوذ بد نزن هما!
هما:فقدر هس شیشمه!
مربی:اون شخص..........................ترسا توکیا است
پسرا:هااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااان چی شد
ثریا:درست گفتی رویا جون
ترسایه لبخند شیطانی زد:دارم براتون
-بچه ها خدا به همون رحم کنه من از این لبخند تری میترسم
سایو:منم میترسم!
ایجی :من از یک دخت پیروی نمیکنم!
سیچی:این چه وضیه!
مومو:جرات دارین با یکوشون در بیوفتید
اتوبه سرش رو گرفت :اره مومو پدرمون رو در میارن
شیرایشی:باورم نمیشه شما از چند تا دختر میترسید
ثریا:کسی درباره ی ما حرف زد!
ریوگا:اره میخوای چی کار کنی!
ثریا:نصفت میکنم
مربی :ساااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااکت. کسی مشکلی داره ایاااااااااااااااااااا؟
همه:نهههههههههههههههههه
{توراه خونه اینهیه}
-تری بهت تبریک میگم
ترسا:تری ومرض
فاطی:بچههههههههههههههههه ها وایستین!
ایکا :چیه چه مرگته!
فاطی:تو دودیقیه این فک رو بسته نگهدار!
هما:چی شده؟؟؟
سایو:بازگندی زدی؟
فاطی:بی چاره شدیم!
-چی شده زود باش بگو؟
ترسا:بنال دیگه؟
فاطی:ایجی وشیرایشی شاگرد اول شدن
-دووووووووووووووووروغ!!!
تری:یعنی زدن تئفاز خر خونی؟؟
لوشی:حال بهانه ی جدید برای اذیت کردن ما پیدا کردن
هما:ما اجازه نمیدیم!
-ارههههههههه
ترسا:تونقشه ای داری؟
_اره چه جورم!
لوشی :نقشت چیه؟؟
سایو:لابد میخوای براشون جشن بگیری؟
-دقیقن!
ترسا:خجسته احوالی احیانن
ایکا:شوخی بسه بیاد بریم تو راه یه فکری میکنیم
-من شوخی نکردم منظورم یه جشن مخصوصه
ترسا: خوب حالا نقشتو بگو!
- بیاین جلو نقشم اینه که..........
{ فردا صبح تو حیات مدرسه اینهیه}
-همه چیز جوره!!!!!
لوشی:اره خدا رو شکر معلمم زنگ اول نداریم
_خوب وسایلا
فاطی :بفرمااینم کیک شکلاتی
ترسا:اینم سوزن ته گرد از دفتر مدیر قرض گرفتم!!
رایا:قرض گرفتی یا کش رفتی؟؟؟
ترسا:اونش مهم نیست!!!
سایو:اینم معجون دود زا!!!!!!!!
ایکا:اینم معجون مخسوس اینویی!!مردم تا این روازش بگیرم
-همااااااااااا
هما:اینم دوربین فیلم برداری!!!
_خوب بریم سر بختشون!!!!
ترسا"بزن بریم
وای دستم گردنم شیکست میخوای بدونی بچه ها چی کار میکنن
خوب نظرایه این بخش رو به 30 تا برسونید
اوکی!
نظرات شما عزیزان:
پاسخ:مرسی
ممنون ابجیه گلم ادرس سایت؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
ممنون جیگر لایک
فدااااااااااااااااااااای داری!!
لوشی فعلا شاید شب گذاشتم جیگر مامانم جیغش در اومد برم تا کتاباموبه خوردم نداده !!! خدا به هم رحم کنه!!! دعا کن به بابام نگه که نتم رو قطع کنه وااااااااااااااااااااااااااای من چیکار کنم اخه؟؟؟؟ اصن حوصله درس خوندن ندارم!!
منظورت رو نفهمیدم جیگر !!!یه خورده واضح تر بگو!!
عزیزم فهمیدم چی میگی !!!میگم به خودت نگو پرو اخه هیف تو نیست جیگر!!!؟؟؟؟
با یه لقمه میرن هوا و به بقیه پسرا بگیم که به جای آب بهشون آب نمک بدن
چه حالی میده اینو تو مدرسه یادم اومد برا همین داشتم بال بال می زدم تا از مدرسه بیام خونه امیدوارم امتحانت رو خوب بدی قسمت بعدیم بزار
معلم هم معلم های قدیم مارو بعد این همه خر خونی ضایع میکنه !!!میگه:برای امتحان جلسه ی بعد!!!! اینگار ما مسخره شیم!! همااااااااا نمیخوایم که بوکشیمشون جیگر!!!فقط میخوایم ادب شون کنیم!!!
عزیز دستت طلااااااااا باحال شده هاهاها
رایا جون اومدی جیگر خیلی خوش حالم کردی!!!!
توروخدااااااااا
مرگ مننننننننننننم
جووووووووون من
لوشی بمییییییییییره
میخوام جمعا حال پسرارو بگیریم اساسی
توروخدااااااااااااا
این تن بمیییییره
چرا قسم میدی لوشی جون میزارم دیگه جیگر!!!!
پاسخ ابجی تو هم نقش دارید فقط یه خور صبر کن عزیزم ابجی فدات شه!!!!!
ابجی خواهش میکنم ناراحت نباش همین قسمت جدید نقش تو و رویا جون پررنگ میشه !!!!!
لااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااایک عزیزم!!!!!!!!
بدبختا باید بدونن با کی طرفن
خیلی عالی بووووود
ممنون ارمیتا جون قسمت بعدرو گذاشتی!!!!
وااااااااای رماااااااااااااااااان
بعدیییییییییییییو موخواااااااااام
لوشی جون الان نمیشه این روزا خیلی امتحان دارم الان هم میخوام برم مدرسه خدا با وجود این معلم ها به ما رحم کنه!!!!!!!!!
یوهاهااااااااااا دارم واس همتون یوهاهااااااااااا
ترسا شیطان میشود
خدا به ما رحم کنه ترسا میخواد حساب همه مون رو برسونه!!!
حیوووووووووووووووووووووون؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ غذاآاااااااااااااااااا؟؟؟؟؟؟
میشه بهشون قرصی بدیم ک تنها جاده ای ک میرن دسشوییو تختشون باشه؟؟!!
نمیخواینم که بکوشیم شون خدا با وجود تو به پسرای دنیا رحم کنه!!!
دالم میلم بخونم اونم با کلهههههه
خوش باش 1!!
ببخشید من یکم پرو ام البته اگه اشکالی نداره
پرو چیه عزیزم راست میگی کم کم همه ی نقش ها پرنگ میشن مخصوصا نقش شما جیگر!!!
ممنون!!!!
باید عاقبت خرخونی رو ببیند سایو جون!!!!
تومهشری!!!
آدرس نبودن لینک عکس بودن
آدرس وب ترسا رو داری اگه نداری بدم
ندارم بفرست جیگر
خوبه جیگر اما من یه چیز دیگه تصور کردم یه خورده به هم شبیهن تصوراتمون
نگفتی اون ادرس ها ادرس وب تو و ترساس عزیزم
بای بای تا فردا ظهر بعد از مدرسه!!!!!
حس کن پسرا با قیافه ی کیکی و دوستاشون با قیافه های عصبانی دنبال ما باشن بعد بریم تو حیاط و از قضا زنگ تفریح باشه و مدیر و معاون و بقیه هم اونجا باشن بعد بگیم اینا ما رو اذیت می کنن و چون قیافمون رو مظلوم کرده باشیم اونا رو تنبیه کنن
یا
بعد رایا و سایو چنتا دیگه بگن وای ببخشید و شرمنده و اینا بعد برن شربت اینویی رو بیارن و بعد پسرا رو بشونن رو صندلی که یهو با داد بلند شن و بعد ما عذر خواهی می کنیم و بعد اونا چون شک کردن می گن یکم از شربت بخوریم ما هم یکم تعارف کشکی کنم و بعد هر کی یه قلپ بخوریم و بعدش از خوش مزگیش تعریف کنیم در حالی که داریم همه جدوامواته اینویی رو می شوریم و داریم از داخل می سوزیم بعد پسرا هر کدیون یه لیوان رو یه نفس بخورن و بعد بدو الفرار سمت آبخوری و ما هم استفاده کنیم از وقت و بریم توالت زنانه و دهنمون رو کامل بشوریم و بعد بریم یکی یه بطری إب واسه هر کی بگیریم و بعد بدوییم پیش پسرا و آب قند رو جلو چشماشون بخوریم
من کی اینقد خبیث شدم
از رویا های توهم استافاده میکنم جیگر.خدابه پسرا باوجودمن وتو رحم کنه!!!
چه خوب عزیزم
پاسخ:نمی فهمم چی میگی!!!!! اما میدونم قبلا این نوریما یا بهتره بگم خواهرم نووب ثبت نام کرده!!!
افريييين خيلي خوب بود عاااااالييييي بود
باید یکی به این پسرا عاقبت خرخونی رو نشون بده ممنون لیندا جون
ممنون عسییییییییییسم اتفاقاهمین اتفاق پیش میاد هس شیشمت منوکشته!!!جیگر
آخرینویرایش: